از خاک تا خورشید

خاطرات استادم آیت الله جعفری تبار

از خاک تا خورشید

خاطرات استادم آیت الله جعفری تبار

از سالها پیش فرصت شاگردی در محضر حضرت آیت الله جعفری تبار (دام عزّه) نصیبم شده است.
حال پس از گذشت این مدت، بنا دارم به مدد یکی از دوستانم، خاطراتم را تا آنجا که برایم مقدور باشد، به رشته تحریر در آورم.
امید که مرضی خداوند جلّ و علا باشد.

بایگانی
آخرین نظرات

6) سلام خورشید

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۴ ب.ظ

برای بعضی آدمها، سلام یک کلام تکراری و بی روح است که اگر ده مخاطب داشته باشند، ده بار آن را تکرار می کنند؛ و همه ی ده بار را هم عین هم. اما برای بعضی دیگر، سلام فقط یک واژه نیست. در سلام شان محبتی فریاد زده می شود. اگر مخاطب این سلام ها صد نفر هم که باشند، روح این واژه برای هر نفر منحصر به فرد است. وقتی در محضر او بودم این را فهمیدم.

لزومی نداشت وقتی می آید تلاش کنی تا در دیدش قرار بگیری؛ حتی اگر ده ها نفر دیگر هم غیر تو بودند، هر کس از سلام او سهمی داشت؛ چشم در چشم، مهربان و با طمأنینه ای که گاه فراموشت می شد دیگرانی هم در انتظار این سلام در کنار تو ایستاده اند.

با نگاهش، چنان در وجودت می تابید که مهربان تر می شدی، آرام تر می شدی. تصمیم می گرفتی از آن لحظه فرد بهتری باشی. پاک تر باشی. سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِیمٍ ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی