از خاک تا خورشید

خاطرات استادم آیت الله جعفری تبار

از خاک تا خورشید

خاطرات استادم آیت الله جعفری تبار

از سالها پیش فرصت شاگردی در محضر حضرت آیت الله جعفری تبار (دام عزّه) نصیبم شده است.
حال پس از گذشت این مدت، بنا دارم به مدد یکی از دوستانم، خاطراتم را تا آنجا که برایم مقدور باشد، به رشته تحریر در آورم.
امید که مرضی خداوند جلّ و علا باشد.

بایگانی
آخرین نظرات

2) دومین دیدار: صدای خوش داوود

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ب.ظ

برای ما که همجوار حرمیم، انگار تمام روزی مان در حرم تقسیم می شود. این بار هم استثناء نبود؛ بزرگترین رزق زندگی ام بواسطه فیض بانو "حضرت فاطمه معصومه (س)" برایم مقدر شده بود.

دو روز از دیدار با مرد بارانی می گذشت؛ شب جمعه بود و به برکت حضور مهمانهایی، در حرم میهمان. از میان آنهمه همهمه، صدای خوش داوود می آمد. فقط بلندگوها نبودند که صدایش را به گوشم می رساندند که روح تشنه ام به دنبال صدای سحرانگیز آب کشیده می شد، ...

در آن لحظات بزرگترین آرزویم، ماندن بود اما انگار عطش هر چه سوزان تر، مطلوب تر!

باید می رفتم. هنوز صدایش در ذهنم می خواند: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ .... 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی